loading...
وبلاگ تفریحی شبگیر
ShabGir بازدید : 95 یکشنبه 11 دی 1390 نظرات (0)

دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟
پـَـــ نــ پـَـــ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !




رفتم ماشینو از پارکینگ بگیرم یارو میپرسه میرید داخل؟
میگم پ نه په دیگه مزاحمتون نمیشم فقط به ماشینم بگید من دم در منتظرشم!



بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید: مگر تو هم غزل می گوئی؟
گفتم: په نه په! فقط رباعی دارم



سوال پرسیده ، یکم مکـث کردم ، میگه داری فکر میکنی ؟!
میگم پـَـــ نــه پـَـــ please wait <<<<<>>>>>>loading...



دارم سبزی خورد می کنم … دستم بریده … میگم مامان چسب داری؟ میگه دستتو بریدی؟!
پـَـــ نــه پـَـــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!



رفتم سوپری میپرسم قهوه تلخ جدید نیومده ؟ میگه قهوه تلخ؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ چای محسن میخواستم از اینا که آهنربا جایزه داره!



دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟
پـَـــ نــه پـَـــ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !



زنگ زده گیر داده بیا بریم بیرون میگم کار دارم میخوام برم تعمیرگاه میگه واسه ماشین؟
پـَـــ نــه پـَـــ یکی دو روزه گلوم درد میکنه میرم نشون بدم ببینم از کجاشه!



يکي از دوستام داره از دربند به سمت تجریش میرم باکوله پشتی .دختره اونو دیده میگه:شما کوهنوردید؟!
دوستم ميگه پـَـــ نــه پـَـــ کارم باربریه.بار خورد سمت کوه .الانم دارم برمیگردم!



افسره وایستاده سر چهار راه داره با تایمر چراغ راهنمای ور میره دوستم دیده میگه اه ناکس داره زمانشو دستکاری میکنه؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ داه استریت تیپس میره مردم پشت چراغ حوصلشون سر نره.



خط ريشمو زدم دوستم ميه اه خط ريشتو چه بد زدي مگيم : آره خودم زدم ميگه با ماشين زدي ميگم پ نه پ با ليفتراك زدم !



ميگم گوشيم تو خيابون رفت زير كاميون
ميگه شكست؟!
پ ن پ اومد بيرون گفت اخ قولنجم!



تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم:پ نه پ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم!!



دوستم داشت مسواك ميزد...
بهش ميگم داري مسواك ميزني؟ ميگه اره . ميگم با چي؟
ميگه با خمير دندون.....
گفتم خاك تو سرت اينهمه بهت فرصت پ نه پ دادم استفاده نكردي



دارم کوله پشتی ام رو میبندم که بریم کوه ، مامانم اومده میگه کوله بستی بری کوه؟
گفتم پ ن پ کوله بارت بربند شاید این چند سحر فرصت آخر باشد....!



به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ، میگیرنت... میگه کی؟ پلیس..؟
میگم : پـَـ نـَـ پـَـ ، دست اندر کاران شبکه فشن تی وی ..!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
هدف از باز کردن اين وبلاگ تنها بوجود آوردن محيطي تفريحي و شاد براي بازديد کنندگان عزيز در دنياي مجازي است|در اين وبلاگ مي توانيد جديدترين عکس ها با موضاعات مختلف|اس ام اس|دانلود نرم افزار هاي کاربردي|دانلود فيلم|دانلود کليپ|مطالب جالب وزيبا رو مشاهده کنيد (ثبت شده در ستاد ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي ايران)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 235
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 80
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 205
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 221
  • بازدید ماه : 394
  • بازدید سال : 13,725
  • بازدید کلی : 107,010